دمانس چیست Dementia ( زوال عقل )
دمانس چیست؟
دمانس یک سندرم مرتبط با بسیاری از بیماری های نورودژنراتیو است. کاهش کلی توانایی های شناختی، مشخصه اصلی بیماری دمانس می باشد که روی توانایی فرد در انجام فعالیت های روزمره تأثیر می گذارد. مشکلاتی در حافظه، تفکر، رفتار، کنترل حرکتی بیمار به وجود می آید. نشانه های بیماری زوال عقل عبارتند از: اختلال در حافظه و الگو های فکری، مشکلات عاطفی، دشواری در استفاده از زبان، کاهش انگیزه. در کل Dementia زندگی بیمار را محدود می کند. تغییر در عملکرد ذهنی معمول فرد و زوال شناختی او در دمانس، چیزی فراتر از پیری است.
آلزایمر یا سکته مغزی منجر به دمانس می شوند. بیماری دمانس درجات مختلفی از شدت و شکل دارد. دمانس یک سندرم اکتسابی مغز است که با کاهش عملکرد شناختی ظاهر می شود. وجود همزمان بیشتر از یک نوع دمانس را دمانس مختلط می نامند.
بسیاری از اختلالات عصبی شناختی ناشی از یک بیماری دیگر هستند: تومور های مغزی، هماتوم ساب دورال، هیپوتیروئیدی، هیپوگلیسمی، کمبود تیامین یا نیاسین، عفونت ها، اختلالات ایمنی، نارسایی کبد یا کلیه، صرع، مالتیپل اسکلروزیس، … جالب این که با درمان بیماری زمینه ای، بهبود می یابند.
دمانس بر اساس بررسی سابقه بیماری و تست های شناختی همراه با تست خون و تصویربرداری تشخیص داده می شود.
بزرگ ترین عامل خطر برای ابتلا به دمانس، پیری است ولی زوال عقل بخشی از فرایند پیری نیست. سیگار کشیدن یا چاقی، فرد را در معرض ابتلا به دمانس قرار می دهد. هم اکنون دمانس، هفتمین علت اصلی مرگ و میر در دنیا است. مداخلات شناختی و رفتاری برای درمان علائم افسردگی در بیمار ها مناسب هستند.
علائم بیماری دمانس
علائم بیماری دمانس به سه دسته تقسیم می شوند : شناختی، عصبی روانی، جسمی.
نشانه های شناختی زول عقل به ناحیه آسیب دیده مغز ربط دارند. دمانس روی عملکرد های مغز تأثیر می گذارد: حافظه، زبان، توجه، حل مسئله، عملکرد دیداری فضایی، . . . بیمار در یک محله آشنا گم می شود، برای اشاره به اشیاء آشنا از کلمه های غیرمعمول استفاده می کند، نام اعضاء خانواده یا دوستان نزدیک را از یاد می برد، خاطرات قدیمی را فراموش می کند، در پرداخت قبض ها و صورت حساب ها عقب می ماند.
نشانه های رفتاری دمانس شامل آشفتگی، بی قراری، رفتار نامناسب، بی بند و باری جنسی، پرخاشگری کلامی یا فیزیکی می شوند. علائم روان شناختی دمانس عبارتند از: افسردگی، توهم، هذیان، بی تفاوتی، اضطراب. با پیشرفت زوال عقل، افزایش روان رنجوری و کاهش وظیفه شناسی در بیمار دیده می شود. به نظر می آید به دلیل نیاز های روانی برآورده نشده یا مشکلات جسمی درمان نشده، فرد درگیر دمانس شود.
زمین خوردن، حرکات تکراری، پارکینسونیسم، تشنج ها، بی اختیاری ادرار و مدفوع، تغییر در شیوه راه رفتن، . . . نشانه های جسمی دمانس هستند. دمانس روی خوردن و آشامیدن فرد تأثیر دارد، باعث بروز مشکلات بلع و کاهش وزن بیمار می شود. درد جسمی ناشی از زوال عقل هم بیمار را آزار می دهد.
ممکن است افراد مبتلا به دمانس مشکلات سلامت دیگری هم داشته باشند، مانند: دیابت، فشار خون بالا، کم ماهیچگی، ضعف جسمانی.
مراحل بیماری دمانس
سیر دمانس در چهار مرحله توصیف می شود:
مرحله پیش از دمانس
مرحله پیش بالینی به رخ دادن اختلال در عملکرد حسی تا ده سال قبل از بروز علائم بالیتی زوال عقل اشاره دارد. با از بین رفتن حس بویایی، بیمار افسرده شده و اشتها ی خود را از دست می دهد.
در مرحله پرودرومال ممکن است فرد دچار برخی مشکلات حافظه و دشواری در پیدا کردن کلمه ها شود اما نه به اندازه ای که در انجام کار های روزانه اش ناتوان شود.
مرحله اولیه دمانس
انجام کار های پیچیده تر در خانه یا محل کار برای بیمار دشوار می شود. می تواند از خودش مراقبت کند اما چیز هایی مثل خوردن قرص یا شستن لباس ها را از یاد برده و به تذکر نیاز دارد. از پس مدیریت امور مالی شخصی خود برنمی آید. در مکان های جدید گم می شود. حرف های تکراری می زند.
مرحله میانی دمانس
بیمار تقریبا همه اطلاعات جدید را از دست می دهد. نمی تواند بیرون از خانه فعالیت کند و در کل نباید تنها گذاشته شود. برای انجام کار های شخصی به کمک نیاز دارد.
مرحله پایانی دمانس
در نهایت بیمار مبتلا به دمانس، درونگرا می شود. برای تأمین نیاز های اولیه اش به مراقبت 24 ساعته نیاز دارد، اگر نه سرگردان شده یا زمین می خورد. حتی متوجه خطر اجاق گاز داغ هم نمی شود! نمی داند باید به توآلت برود و دچار بی اختیاری می شود. دلش نمی خواهد از رختخواب بیرون بیآید. چهره های آشنا را نمی شناسد. آگاهی شناختی برای خوردن و بلعیدن را از دست می دهد – می توان غذای فرد مبتلا به دمانس پیشرفته را به صورت پوره غلیظ درآورد. نمی تواند درست راه برود. بلافاصله قبل از مرگ، پدیده هوشیاری نهایی را تجربه می کند یعنی به طور غیرمنتظره ای همه چیز را به خاطر می آورد و تمام.
بسیاری از علل زوال عقل، نورودژنراتیو بوده و نتیجه بد تاشدگی پروتئین هستند.
آلزایمر
آلزایمر 60 تا 70 درصد دمانس در سراسر جهان را تشکیل می دهد. بیمار مبتلا به آلزایمر، از دست دادن حافظه کوتاه مدت و مشکل در یافتن کلمات و گم شدن را از سر می گذراند. اول هیپوکامپ و بعد از آن، لوب های گیجگاهی و آهیانه بیشتر تحت تأثیر آلزایمر قرار می گیرند. با این که الگوی کوچک شدن مغز نشانه بیماری آلزایمر است، اسکن مغز برای تشخیص آلزایمر کافی نیست. راستش را بخواهید بافت مغز افراد مبتلا به بیماری آلزایمر تنها بعد از مرگ آنها قابل مطالعه است. با تصویربرداری رزونانس مغناطیسی، توموگرافی کامپیوتری، توموگرافی با گسیل پوزیترون می توان انواع مختلف دمانس را تشخیص و از لحاظ شدت، تمیز داد. تولید بیش از حد آمیلوئید، اولین علامت بیماری آلزایمر است. آمیلوئید سبب التهاب اطراف پلاک های پیری مغز می شود. در سالمندان، بیهوشی عمومی (آلزایمر) را تشدید می کند.

دمانس یا زوال عقل
دمانس عروقی
دمانس عروقی در اثر سکته های مغزی خفیف ایجاد می شود. بسته به این که سکته در کدام قسمت مغز رخ داده یا رگ های خونی آسیب دیده کوچک بوده اند یا بزرگ، نشانه های زوال عقل عروقی متفاوت است. آسیب مکرر در گذر زمان باعث دمانس پیشرونده می شود. در حالی که یک آسیب واحد به هیپوکامپ یا تالاموس به زوال شناختی می انجامد. اسکن مغزی شواهدی از سکته های مغزی متعدد با اندازه های مختلف در جاهای گوناگون مغز را نشان می دهد. فرد مبتلا به دمانس عروقی دارای عوامل خطر برای بیماری های عروقی است، مانند: فشار خون بالا، فیبریلاسیون دهلیزی، کلسترول بالا، دیابت، حمله قلبی، آنژین.
اختلال شناختی خفیف و دلیریوم از نشانه های دمانس با اجسام لویی هستند – نوسان در شناخت، هوشیاری، توجه. توهمات بصری مکرر، اختلال رفتاری خواب یا عملکرد های خودکار بدن در دمانس با اجسام لویی قابل توجه اند.
بیماری پارکینسون در مرحله پیشرفته به دمانس با پارکینسون تغییر شکل می دهد.
دمانس فرونتوتمپورال
دمانس فرونتوتمپورال با تغییرات شدید شخصیتی و مشکلات زبانی مشخص می شود. بیمار دچار کناره گیری اجتماعی زود هنگام و فقدان بینش اولیه می شود. داشتن رفتاری های تحریک آمیز، نشانه بارز فرد مبتلا به دمانس با فرونتوتمپورال است. در بهداشت شخصی او تغییر ایجاد می شود. در تفکر خود سخت گیر شده و با مشکلات کنار نمی آید. از نظر اجتماعی گوشه گیر است و اغلب افزایش شدید اشتها دارد. گاهی اظهار نظر های جنسی نامناسبی دارد یا آشکارا از پورنوگرافی استفاده می کند. در کل به هیچ چیز اهمیت نمی دهد (بی تفاوتی).
بیمار مبتلا به دمانس با پیشانی گیجگاهی (فرونتوتمپورال) معنای کلمه ها را از دست می دهد. این با دشواری در نام بردن اشیاء آغاز شده و در نهایت هیچ چیز برایش معنا ندارد، مثلا متوجه تفاوت تصویر پرنده یا سگ یا هواپیما نمی شود. این افراد هم در یافتن کلمات مناسب مشکل دارند، هم توان هماهنگ کردن عضلات مورد نیاز برای صحبت را ندارند، پس از کلمه های تک هجایی استفاده کرده یا اصلا حرف نمی زنند و این همان سندرم پارکینسون پلاس است که به پروتئین تاو ربط دارد.
هانتینگتون
هانتینگتون یک بیماری ژنتیکی است که به سمت دمانس پیشرفت می کند. علائم اصلی بیماری هانتینگتون شامل موارد زیر است:
مشکل در تمرکز
کاهش حافظه
افسردگی – خلق و خوی پائین
احساسات غیرطبیعی ناامیدی
غیرعادی دست و پا چلفتی بودن
رفتار پرخاشگرانه نسبت به مسائل بی اهمیت
جوان ها در مراحل پایانی عفونت اچ آی وی درگیر دمانس مرتبط با ایدز می شوند. اختلال عملکرد حرکتی، مشکلات گفتاری، تغییرات رفتاری نشانه های دمانس با ایدز هستند – کندی ذهن، مشکل در حافظه، ضعف در تمرکز، تعادل ضعیف و لرزش، از دست دادن کنترل حرکات ظریف، بی تفاوتی، لتارژی، خودانگیختگی، کاهش پاسخ های عاطفی، . . .
دمانس با اچ آی وی، با نفوذ مونوسیت ها و ماکروفاژ ها به سیستم عصبی مرکزی، گلیوزیس، رنگ پریدگی غلاف های میلین، ناهنجاری های زائده های دندریتیک و از بین رفتن نورون ها شناسایی می شود.
کروتزفلد جاکوب یک بیماری پریونی پیشرونده است که طی چند هفته یا ماه باعث بروز دمانس می شود. پریون، پاتوژن بیماری زا ساخته شده از پروتئین های غیرطبیعی است.
دمانس در صورت مصرف الکل
آسیب مغزی مرتبط با الکل در قالب اختلال سوء مصرف مواد رخ می دهد. کمبود ویتامین تیامین و آسیب پذیری ناشی از سن در پیشرفت دمانس ناشی از مصرف الکل دخیل هستند. مانند پیری و بیماری آلزایمر، کاهش چشمگیر حجم لوب های پیشانی، گیجگاهی، آهیانه، مخچه، تالاموس، هیپوکامپ سبب بروز اختلالات شناختی در بیمار می شود.
شایع ترین نوع دمانس مختلط، بیماری آلزایمر و دمانس عروقی است. نشانه های اصلی این بیماری، ترکیبی از پیری، فشار خون بالا، آسیب به رگ های خونی مغز است. در دمانس مختلط، علائم بیماری زودتر شروع شده و سریع تر بدتر می شوند.
بیماری بهجت، مالتیپل اسکلروزیس، سارکوئیدوز، سندرم شوگرن، لوپوس، بیماری سلیاک، حساسیت به گلوتن غیرسلیاکی روی مغز و شناخت تأثیر می گذارند. این نوع دمانس به سرعت پیشرفت می کند. درمان شامل تعدیل کننده های سیستم ایمنی یا تجویز استروئید می شود.
بیماری سلیاک خطر ابتلا به دمانس عروقی را افزایش می دهد. رعایت رژیم غذایی بدون گلوتن از سن پایین، در برابر دمانس ناشی از اختلالات مرتبط با گلوتن از فرد محافظت می کند.
مواردی از دمانس به راحتی قابل برگشت هستند، مثل: هیپوتیروئیدی، کمبود ویتامین ب 12، بیماری لایم، سیفیلیس اعصاب.
وقتی دمانس در بیماری پارکینسون رخ دهد، علت زمینه ای آن دمانس با اجسام لویی یا آلزایمر می باشد. در سندرم های پارکینسون پلاس، اختلال شناختی ایجاد می شود. پورفیری های حاد باعث اپیزود هایی از گیجی و اختلالات روانی می شوند. اختلالات ذخیره لیزوزومی، لکودیستروفی ها، آتاکسی های مخچه ای نخاعی می توانند باعث دمانس شوند.
تنهایی مداوم به بروز بیماری دمانس ختم می شود. . .
انواع مختلف دمانس، نشانه های یکسان دارند. اسکن مغز بهترین روش تشخیص بیماری دمانس است. البته علائم بیماری باید حداقل شش ماه وجود داشته باشند تا تشخیص دمانس قطعی شود. اختلال عملکرد شناختی با مدت زمان کوتاه تر، دلیریوم است. بیماری دلیریوم با شروع ناگهانی و سیر نوسانی و مدت کوتاه مشخص شده، با یک اختلال جسمی مرتبط است. دمانس شروع طولانی دارد، عملکرد ذهنی به آرامی رو به زوال می رود.
افسردگی و روان پریشی را باید از دلیریوم و دمانس جدا کرد. علائم بیماری های روانی به دمانس کاذب نسبت داده می شوند. فرد مسنی که از مشکل حافظه شکایت دارد، دچار اختلال شناختی خفیف شده است – اولین مرحله دمانس. تغییر در تفکر، شنوایی، بینایی به فرایند پیری ربط دارد.
مراکز مراقبت روزانه بزرگسالان و واحد های مراقبت ویژه در خانه های سالمندان اغلب خدمات نظارت، تفریح، غذا، مراقبت های سلامت را به بیماران ارائه داده و فرصتی برای استراحت مراقبان فراهم می کنند. با انتخاب گزینه مراقبت در منزل، بیمار مبتلا به دمانس توجه بیشتری از نزدیکان خود می گیرد. پرستاران بخش روان پزشکی هم می توانند در تأمین سلامت روان بیمار سهیم باشند.
فرد مبتلا به دمانس برای برقراری ارتباط با دیگران، رفتار آشفته دارد. با آنالیز رفتار، متوجه نیاز های بیمار شوید. موسیقی درمانی منظم (حداقل 5 جلسه) باعث کاهش علائم افسردگی و بهبود رفتار های کلی بیمار مبتلا به زوال عقل می شود. بعضی از بیمارستان ها با استفاده از رنگ، طراحی، تصاویر، نور به سازگار شدن بیمار با محیط کمک می کنند.
در مراحل نسبتا اولیه دمانس، بیمار داستان زندگی خود را به عنوان بخشی از درمان خاطره پردازی بنویسد. درمان با کمک حیوانات هم در بیماری زوال عقل مفید است. با ترکیب درمان های شغلی و رفتاری، از شدت نشانه های رفتاری و روان شناختی دمانس کاسته می شود. برگزاری جلسات فعالیت متناسب با علایق شخصی بیمار مبتلا به دمانس در طولانی مدت، اندکی رفتار های چالش برانگیز را کاهش می دهد.
داروهای مرتبط با دمانس
دارو برای درمان نشانه های رفتاری و شناختی استفاده می شود، هیچ تأثیری بر فرایند بیماری زمینه ای زوال عقل ندارد – دونپزیل، ریواستیگمین.
قبل از تجویز دارو های آنتی سایکوتیک، علت زمینه ای رفتار بیمار در نظر گرفته می شود. نیمی از افراد مبتلا به زوال عقل با اجسام لویی، واکنش های شدید داشته و پس از مصرف تنها یک دوز دارو، تا پای مرگ می روند. این بیماران با مصرف دارو های نورولپتیک در معرض ابتلا به سندرم بدخیم نورولپتیک قرار می گیرند. فرد مبتلا به دمانس می تواند پرخاشگر و مقاوم به درمان و اخلال گر باشد. سکته مغزی و مرگ، عوارض جانبی دارو های آنتی سایکوتیک هستند.
ممانتین (ابیکسا) و مهار کننده های استیل کولین استراز هم تأثیر چندانی روی درمان دمانس ندارند. اخیرا روی عصاره ای از جینکو بیلوبا (ژینگو) به عنوان دارو تحقیق کرده اند. این عصاره جاذب رادیکال های آزاد است، عملکرد میتوکندری را بهتر کرده، سطح سروتونین و دوپامین را تعدیل می کند اما مانع پیشرفت بیماری دمانس نمی شود.
داروهای ضد افسردگی، علائم آشفتگی ناشی از دمانس را کاهش می دهند – سرترالین یا زلفت یا آسنترا، سیتالوپرام یا سیتاکسا. ویتامین های گروه ب و استاتین ها در درمان دمانس به کار نمی آیند. در صورت قطع مصرف دارو های فشار خون، فرد مبتلا به زوال عقل حوادث قلبی و عروقی را تجربه می کند. در کل بیمار مبتلا به دمانس به طور متوسط با پنج بیماری مزمن دیگر زندگی می کند.
مراقبت تسکینی یعنی مراقبت فعال و جامع از فرد مبتلا به بیماری دمانس و خانواده او توسط یک تیم چند تخصصی به امید ارتقاء کیفیت زندگی آنها. در رویکرد مراقبت تسکینی، بیمار مبتلا به دمانس می فهمد چه انتظاری باید داشته باشد، با از دست دادن توانایی های جسمی و روانی سازش کند، از خواسته ها و اهداف خود فاصله نگیرد.
در روز های آخر زندگی، بیمار مبتلا به زوال عقل با نیاز های برآورده نشده در مراقبت تسکینی، به بخش اورژانس مراجعه می کند. مراقبت تسکینی برای بیماری که در خانه زندگی می کند، به بهبود پیامد های مراقبتی پایان عمر کمک می کند – مانند نشانه های عصبی روانی. باید باور کنیم (دمانس) بخش طبیعی پیری نیست و یک بیماری لاعلاج است.
مراقبت فرد محور بر پایه شناخت فرد مبتلا به دمانس از طریق یک رابطه شخصی (نیاز ها، ترجیحات، تجربیات، ارزش های منحصر به فرد) بیمار را در نظر می گیرد. با مراقبت فرد محور، از آشفتگی و علائم عصبی روانی و افسردگی بیمار مبتلا به زوال عقل کاسته می شود.
نیمی از افراد مبتلا به دمانس، مشکل خواب دارند. مصرف دیازپام و خواب آور های غیر بنزودیازپینی باعث افزایش زمین خوردن و اختلال شناختی این بیماران می شود. بنزودیازپین ها عامل ایجاد دلیریوم هم هستند. ملاتونین یا راملتئون کیفیت خواب فرد مبتلا به زوال عقل را بهتر نمی کنند. شاید مصرف دوز پائین ترازودون بد نباشد.
بیشتر مشکلات سلامت مرتبط با پیری، همراه با درد هستند. فرد مسن مبتلا به دمانس قادر به آگاه ساختن دیگران از درد خود نیست. درد تسکین نیافته مداوم منجر به کاهش توانایی راه رفتن، افسردگی، بی خوابی، کاهش اشتها، تشدید اختلال شناختی می شود.
عدم درمان درد در فرد مبتلا به زوال عقل، به وضعیت روانی اجتماعی و کیفیت زندگی او آسیب می زند. اعضاء خانواده و دوستان بیمار، سهم ارزشمندی در مراقبت از او دارند.
ممکن است فرد مبتلا به دمانس در غذا خوردن مشکل داشته باشد. کمک به تغذیه دهانی بیمار، به اندازه تغذیه از طریق لوله در کاهش خطر پنومونی ناشی از آسپیراسیون و مرگ مفید است. تغذیه از طریق لوله باعث افزایش میزان مایعات بدن، اسهال، درد شکم، عوارض موضعی و کاهش تعامل با دیگران می شود.
غلیظ کردن مایعات روی بلع و بهبود مصرف خوراکی تأثیر مثبت و فوری دارد – اما نه در دراز مدت!
ورزش، روند ابتلا به دمانس را کندتر می کند. تمرینات قدرتی متعادل جهت کمک به عضله ها برای پمپاژ خون به مغز و تمرینات تعادلی برای افراد مسن توصیه می شود.
از ابزار های خاصی برای کمک به بیمار مبتلا به دمانس استفاده می شود: ساعت، وسایل کمک ارتباطی، لوازم برقی مجهز به سیستم پایش و نظارت، جی پی اس، ربات های مراقبت در منزل، دوربین های خانگی، مدیریت دارو، واقعیت مجازی، . . .
هدف اصلی، کاهش تنهایی و ارتقاء ارتباطات اجتماعی است.
خدمات پزشکی از راه دور در درمان دمانس مؤثر است: از طریق تماس تلفنی یا برنامه های موبایل یا ویدئو کنفرانس.
اثر آروماتراپی و ماساژ در درمان بیماری زوال عقل کمرنگ است.
تعداد افراد مبتلا به دمانس
در سراسر جهان سالی ده میلیون نفر به بیماری دمانس مبتلا می شوند – به ترتیب در آسیا، اروپا، آمریکا، آفریقا. بروز دمانس با افزایش سن به صورت تصاعدی افزایش می یابد. میزان ابتلا در زنان بالای 65 سال تا حدودی بیشتر از مرد ها است. میانه زمانی از تشخیص دمانس تا مرگ بیمار به سن فرد در زمان تشخیص بستگی دارد.
مرگ و میر ناشی از دمانس در ایالات متحده آمریکا، در 21 سال گذشته سه برابر شده است.
دیابت، نارسایی قلبی، فیبریلاسیون دهلیزی، بیماری عروق کرونر قلب، حمله قلبی، سکته مغزی، هیپرتانسیون، کلسترول بالا، … بیماری زمینه ای به حساب می آیند . (برای ابتلا به زوال عقل)
با افزایش طول عمر افراد، بیماری دمانس شایع تر می شود. در صورت بروز زوال عقل قبل از 65 سالگی، عنوان دمانس با شروع زود هنگام یا دمانس پیش از پیری را به این بیماری می دهیم.
افراد مبتلا به انواع نادر دمانس در قیاس با افراد مبتلا به آلزایمر یا دیگر بیماری های جسمی، از مراقبت های با کیفیت بالا برخوردار نیستند.
در حالی که بزرگ ترین عامل ابتلا به دمانس (پیری) است، دریافت آموزش کمتر و عدم فعالیت بدنی و آلودگی هوا به افزایش خطر ابتلا به زوال عقل ربط دارند.
تشخیص بیماری دمانس
تشخیص به موقع دمانس در مراحل خفیف تر بیماری، اهمیت دارد. افراد با وضعیت اجتماعی اقتصادی پائین و سبک زندگی ناسالم بیشتر از بقیه در معرض ابتلا به زوال عقل زودرس هستند.
در مناطق روستایی، بیمار در دریافت تشخیص به موقع و دسترسی به مراقبت های سلامت یا اجتماعی با چالش های زیادی روبرو می شود.
در مناطق محروم تر، بیمار مراجعه به بخش اورژانس و بستری های متعدد در بیمارستان را تجربه می کند – در ماه های آخر عمر خود.
داستان خطر ابتلا به دمانس بر اساس نژاد و قومیت کاملا متفاوت است – مثلا در آمریکا یک فرد سیاه پوست به اندازه بیماران دیگر مورد توجه قرار نمی گیرد. در تمام دنیا از هر سه فرد مبتلا به زوال عقل، دو نفر زن هستند. زن ها بیشتر احتمال دارد از یک بیمار مبتلا به دمانس مراقبت کنند.
تا پایان قرن 19 مفهوم دمانس شامل بیماری روانی و هر نوع ناتوانی روانی اجتماعی می شد. به هر فردی که توانایی استدلال خود را از دست می داد، برچسب دمانس زده می شد.
فیثاغورث طول عمر انسان را به شش مرحله تقسیم کرد: نوزادی، نوجوانی، جوانی، بزرگسالی، پیری، سن بالا. دو دوره آخر را (سنیوم) نامید یعنی دوره ای از زوال ذهن و جسم! در چین باستان معنی واژه دمانس، پیرمرد نادان بود. افلاطون گفت در پیری، دیگر تیزبینی ذهنی ایام جوانی وجود ندارد.
زوال شناختی درباره چند امپراتور بیزانس ثبت شده است. در قسطنطنیه افراد مبتلا به دمانس را در بیمارستان های خاص بستری می کردند.
ویلیام شکسپیر در نمایشنامه های هملت و شاه لیر به از دست دادن عملکرد ذهنی در پیری اشاره کرده است.
در آن زمان انسداد شریان های اصلی تغذیه کننده مغز یا سکته های مغزی کوچک درون عروق قشر مغز را علت بروز بیماری دمانس می دانستند.
اولین فرد شناخته شده مبتلا به آلزایمر (زن، 51 ساله) رفتار های غیر عادی داشت: متهم کردن شوهرش به زنا، بی توجهی به کار های خانه، مشکل داشتن در نوشتن و شرکت در مکالمات، بی خوابی شدید، از دست دادن حس جهت یابی، پرسه زنی دیوانه وار، گریه های بی دلیل، …
تا دهه 1970 بیماری آلزایمر را عامل اصلی اختلالات روانی دوران پیری می دانستند، الآن می دانیم دمانس اغلب ترکیبی از چند بیماری است. دمانس پیری که بعد از 65 سالگی رخ می دهد، از لحاظ پاتولوژیک با بیماری آلزایمر که در افراد زیر 65 سال دیده می شود، یکسان است.
به احتمال زیاد یک فرد از 80 تا 84 سالگی دچار دمانس می شود و فردی که از این سن بدون ابتلا به زوال عقل عبور کند، قسر در رفته! زن ها بیشتر از مرد ها به بیماری دمانس مبتلا می شوند، شاید چون طول عمر بیشتری دارند.
قبل از قرن بیستم، بیماری دمانس نادر بود چون تعداد کمی از افراد بیشتر از 80 سال عمر می کردند. در قرن بیست و یکم، انواع دیگر دمانس از بیماری آلزایمر و دمانس عروقی متمایز شدند – طبق بررسی پاتولوژیک بافت های مغز، علائم شناسی، الگوهای مختلف فعالیت متابولیک مغز.
دمانس پیری
دمانس پیری، یک جنبه طبیعی از پیری است. آلزایمر و دمانس، دو بیماری مختلف هستند. دمانس نهمین بیماری طاقت فرسا ی دنیا به حساب می آید. مراقبان خانوادگی فرد مبتلا به دمانس در معرض خطر ابتلا به بیماری های روان شناختی و جسمی اند. مادامی که حمایت از بیمار و تشخیص به موقع دمانس در دسترس باشد، فرد مبتلا به زوال عقل سال ها به خوبی زندگی می کند. کاهش نمک در غذا روی کنترل بیماری دمانس تأثیر می گذارد.
هزینه نگهداری از فرد مبتلا به دمانس بالا است و با نزدیک شدن به زمان مرگ بیمار، روند افزایشی پیدا می کند.
هنوز هم مردم، لاعلاج بودن بیماری دمانس را باور ندارند. فرد مبتلا به دمانس برای گریز از انگ اجتماعی، دنبال درمان نمی رود. رفتار های بیمار مبتلا به زوال عقل، قابل پیش بینی نیست. دمانس، بخشی طبیعی از روند پیری نیست. آدم های معروف از پلتفرم های خود برای افزایش آگاهی درباره انواع دمانس و نیاز به حمایت بیشتر استفاده کرده اند.
در 2015 مؤسسه خیریه آتلانتیک، صد و هفتاد و هفت میلیون دلار برای درک و کاهش دمانس در نظر گرفت. در 2020 آخرین اثر موسیقی سراتاکر با تصویر کشیدن مراحل بیماری دمانس، در تیک تاک محبوب شد. در همان سال یک میلیاردر اسکاتلندی 1000000 پوند به خیریه های دمانس اهدا کرد.
رانندگی با شرایط دمانس منجر به آسیب یا مرگ می شود. فرد مبتلا به دمانس که حافظه کوتاه مدت ضعیف و اختلال در جهت یابی یا فقدان بینش دارد، نباید رانندگی کند.
الگوریتم های هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی، پتانسیل بهبود تشخیص زود هنگام و برنامه ریزی درمان دمانس را دارند.
افراد با تحصیلات پائین تر، بیشتر از تحصیل کرده ها در معرض ابتلا به دمانس هستند. برای تشخیص بیماری دمانس، توانایی بیمار در انجام فعالیت های روزمره زندگی ارزیابی می شود.
برای تشخیص دمانس از تست های شناختی مختلف استفاده می شود، مانند: آزمون کوتاه وضعیت ذهنی اصلاح شده، ابزار غربالگری توانایی های شناختی، تست دنبال کردن مسیر، آزمون ترسیم ساعت، تست مونترآل. ارزیابی شناختی یکپارچه، یک تست 5 دقیقه ای است که به مراحل اولیه دمانس بسیار حساس است و از یک برنامه قابل ارائه به آی پد استفاده می کند.
یا این که از خویشاوند یا حامی بیمار می خواهند یک پرسشنامه درباره عملکرد شناختی روزمره بیمار پر کند. ارزیابی شناختی پزشک عمومی، به طور همزمان روی بیمار و مراقب تمرکز کرده است.
معمولا تست خون روتین برای منتفی دانستن علل قابل درمان بیماری دمانس انجام می شود. شاید عفونت یا کمبود ویتامین باعث گیجی یا عدم تمرکز در بیمار شده باشد.
برای یافتن انفارکتوس، هیدروسفالی با فشار طبیعی یا تومور متصل به آن (علت بروز دمانس) از سی تی اسکن یا ام آر آی استفاده می شود. البته اسپکت در ارزیابی اختلال شناختی طولانی مدت، مفید تر است.
عوامل خطر بیماری دمانس عبارتند از: فشار خون بالا، کلسترول بد، کاهش بینایی و شنوایی، سیگار کشیدن، چاقی، عدم تحرک، افسردگی، دیابت، مصرف بیش از حد الکل، کمبود خواب، کم خونی، آسیب مغزی تروماتیک، آلودگی هوا، سطح پایین تحصیلات، ارتباطات اجتماعی کم و . . .
از روان رنجوری بالا و وظیفه شناسی پائین و تنهایی زیاد غافل نشوید.
ورزش های هوازی با کاهش از بین رفتن بافت مغز باعث یکپارچگی سلول های عصبی می شوند و فعالیت شناختی، انعطاف پذیری عصبی را تقویت می کند. پیشگیری از ضعف و سستی، احتمال بروز زوال شناختی را کم می کند. وضعیت بد اقتصادی به شیوع بیشتر بیماری دمانس ربط دارد.
مسواک نزدن و التهاب لثه، پیش بینی کننده های خطر زوال عقل هستند. بهداشت ضعیف دهان و دندان با تأثیر روی گفتار و تغذیه باعث زوال سلامت عمومی و شناختی می شود. انواع خاصی از باکتری های موجود در دهان به باکتری های موجود در مغز فرد مبتلا با آلزایمر مرتبط هستند. ویروس تبخال لب و تناسلی، خطر ابتلا به دمانس را دو برابر می کند.
تیامین برای عملکرد شناختی طبیعی افراد مسن ضروری است به همین دلیل از مصرف زیاد محصولات بدون گلوتن منع می شوند. کاهش چربی های اشباع شده و بالا بردن حجم کربوهیدرات ها سبب تثبیت قند خون و سطح انسولین بیمار می شوند. در کل خوردن میوه و سبزیجات، غلات و چربی های سالم، خطر ابتلا به دمانس را تا 25% کاهش می دهد. شاید روغن زیتون یکی از مهم ترین فاکتور ها در پائین آوردن ریسک ابتلا به زوال شناختی و دمانس باشد. اثر اسید چرب امگا 3 در درمان افسردگی اثبات شده است.
هیچ گزینه درمانی ای برای به تأخیر انداختن شروع دمانس وجود ندارد. در اوایل دوره بیماری دمانس، معمولا از مهار کننده های استیل کولین استراز استفاده می شود. در آخر بیمار در بخش سلامت روان بستری می شود تا به خودش یا دیگران آسیب نزند. گاهی صحبت با بیمار (درباره علایق اش) از آشفتگی و افسردگی او کم می کند.